ساجد

ساجد

۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است


قره باغ کجاست؟ 

قره‌باغ نام منطقه‌ای کوهستانی در نزدیکی ناحیه شمال‌غرب ایران است، که مسئله حاکمیت آن از دیرباز تاکنون باعث چالش‌های بسیاری شده است.

 

قره‌‌باغ نام منطقه‌ای در همسایگی ایران در ناحیه شمالی است که به دلایل مختلف از دیرباز تاکنون همواره مورد توجه بوده است. قره‌‌باغ (به ترکی آذربایجانی) یا آرتساخ (به زبان ارمنی)  نام منطقه‌ای کوهستانی در همسایگی شمال ایران است. این نام برگرفته از دو کلمه قره و باغ است؛ بر خلاف تصور عموم کلمه «قره» در ترکی علاوه بر معنای سیاه، به معنای بزرگ نیز هست و کلمه «باغ» نیز به همان معنی مصطلح در فارسی است. از این‌رو، قره‌ باغ به منطقه یا محلی گفته می‌شود که در آنجا باغ‌های وسیع و انبوه وجود داشته و رنگ سبز درختان نیز متمایل به سیاه است. این نام برای نخستین بار در اسناد متعلق به قرن ۱۲ میلادی ذکر شده است. علاوه بر این، یکی از قدیمی‌ترین اقامتگاه‌های انسان‌های اولیه به نام «غار آزیخ» در کوه‌های قره‌باغ کشف شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۴۱
ساجد موسی زاده

کره شمالی با ۱۲۰۵۶۸ کیلومتر مربع وسعت (نود و سومین کشور جهان) در نیمکره شمالی در شرق قاره آسیا در کناره غربی دریای ژاپن و شرق خلیج کره و در همسایگی کشورهای کره جنوبی در جنوب چین در شمال و شمال غربی و روسیه در شمال شرقی واقع شده‌است. کره شمالی کشوری کوهستانی است که کوه‌ها در تمام نقاط آن کم و بیش پراکنده‌اند و جلگه‌ها بیشتر در کرانه‌های غربی و نیز در برخی نواحی ساحل شرقی واقع شده‌اند. از جمله رودهای آن می‌توان تومن‘ یالو‘ چونگچون‘ توئه دونگ و یسونگ را نام برد. جنگلها پهنه وسیعی از آن را پوشانده‌اند. آب و هوای آن در نواحی شمالی معتدل و در سایر نواحی گرم و مرطوب است. قله پائکتو(۲۷۴۴ متر) بلندترین نقطه آن است و رود یالو(۸۰۰ کیلومتر) طویل‌ترین رود کره شمالی است. پایتخت این کشور شهر پیونگ یانگ(۱۵۰۰۰۰۰ نفر) بوده و پرجمعیت‌ترین شهرها عبارت‌اند از: هام هونگ(۴۸۴۰۰۰)‘ چونگجین(۳۰۶۰۰۰)‘سینوئیجو(۳۰۰۰۰) و ونسان(۲۷۵۰۰۰ نفر). جمعیت این کشور حدود ۲۳میلیون و ۴۷۹ هزار نفر یا میانگین سنی ۳۳ سال است. امید به زندگی برای زنان در بدو تولد ۷۵ و برای مردان ۶۹ سال است. آماری از مبتلایان به ایدز در این کشور در دست نیست. مردم این کشور به طور سنتی پیرو بودا هستند. زبان رسمی در این کشور کره‌ای است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۰۰
ساجد موسی زاده

در این مقاله به جنگنده های عملیاتی در نیروی های مسلح ایران می پردازیم.شایان به ذکر است هیچ کدام از اعداد و ارقام که در مورد جنگنده های ذکر شده از جمله ناوگان غربی  عدد دقیقی  نیستند  زیرا معلوم نیست طی جنگ  چند فروند انها از دست رفته باشد و تمام اعداد بر اساس گفته منابع معتبر و بزرگ  غربی و برخی  منابع داخلی نوشته  شده و نشاندهنده واقعیت محض در نیروی هوایی ارتش و سپاه پاسدران نیست.

اف۵:

نیروی هوایی ایران در  میانه دهه ۱۹۶۰ به شکل چشمگیر به سرعت رشد  کرد. شاه ایران با در نظر گرفتن خروج انگلیسها از خلیج فارس به سرعت دست بعه توسعه ارتش خود از جمله ناوگان هوایی خود زد. اف۵ به عنوان یک جنگنده ارزان قیمت  برای کشورهای ساخته شده بود که توان خرید جنگنده های گران را نداشتند ولی و گزینه خوبی برای نیروی هوایی ایران  برای اشنایی با یک جت مافوق صوت و رشد نیروی هوایی ایران بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۵۸
ساجد موسی زاده

نیروی هوایی  عربستان در سال ۱۹۲۰ با فروپاشی  حکومت عثمانی و تشکل کشوری با نام عربستان تاسیس شد ولی نیروی که  توان رزمی داشته باشد  عملا ار اوائل دهه ۱۹۶۰ تشکیل شد. نیروی  هوایی عربستان توسط افسران انگلیسی مانند اکثر کشورهای عربی بازمانده از عثمانی نشکیل شد.

اگر از تاریخچه نیروی هوایی عربستان  بگذریم و به تجهیزات  ان بپردازیم باید به این مسئله اشاره  کرد که نیروی هوایی عربستان  با دریافت جتهای اموزشی چون  تی ۳۳ و جنگنده انگلیسی لاینتینگ وارد دنیای  جت شد. تا اوائل دهه ۱۹۸۰  خلبانان  این نیرو از کشورهای مختلف حتی غربی بودند ولی سیاست  جدید باعث شد تا عربستان به دنبال  خلبانان بومی برود به شکلی که در اواخر دهه ۱۹۸۰ این کشور دارای خلبانان عربستانی و یا از دیگر ملل  عرب و تعداد انگشت  شماری  پاکستانی بود. این خلبانان انچنان  سطح اموزش و مهارت قابل قبولی دارند که چندین بار در تمرینات هوایی مشترک برخی کشورهای ناتو در امریکا با نام  پرچم قرمز شرکت داشته اند. این مسئله  در مورد خدمه فنی نیز صدق می کرد و دست کم عربستان در زمینه  تعمیر و نگهداری میدانی جنگنده های خود تا میانه دهه ۱۹۹۰ به استقلال کافی رسید اگرچه در زمینه تعمیرات  سنگین همچنان  وابسته به مستشاران  خارجی است که در داخل عربستان  دست به تعمیر و نگهداری  سنگین و اورال جنگنده های عربستانی می زنند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۵۵
ساجد موسی زاده

کشور ترکیه از دیرباز یکی از قویترین  نیروی های هوایی جهان را داشته.

نیروی هوایی ترکیه به ترکی استانبولی: Türk Hava Kuvvetleri بخشی از نیروهای پنج‌گانهٔ مسلح ترکیه است. این نیرو از شعبه‌های اصلی مسلح این کشور بوده و یکی از بزرگ‌ترین نیروهای هوایی در سطح جهان است. نیروی هوایی ترکیه با بیش از ۹۳۰  هواگرد ، پس از نیروهای هوایی ایالات متحدهٔ آمریکا و پادشاهی بریتانیا، سومین نیروی قدرتمند ناتو به‌شمار می‌رود. این نیرو توانایی کارکردهای بین‌الملی و مانورهای مختلف در سطح همهٔ قاره‌های جهان را داراست. نیروی هوایی ترکیه مابین تاریخ ژوئن ۱۹۰۹ تا ژوئن ۱۹۱۱ تأسیس شده‌است. پس از تأسیس این نیرو، گردان‌های پرواز آن در جنگ‌های بالکان و جنگ جهانی اول شرکت کردند؛ به‌طوری که در دسامبر سال ۱۹۱۶، نیروی هوایی ترکیه تعداد ۹۰ هواپیمای فعال را به خود اختصاص داده بود. پس از پایان‌یافتن جنگ جهانی و در سال ۱۹۱۹، بخش از این نیرو منحل شده و بعد از آن نیز توسط وزارت جنگ ترکیه بسته شد. ولی برخی از افسران و درجه‌داران ترک برای ابقای این نیروی هوایی تلاش زیادی کردند و هواپیماهای باقی‌مانده از جنگ جهانی اول را در واحدهای جدیدی سازماندهی کردند. این واحدها در شهرهای ازمیر، استانبول، الازیغ، دیاربکر و قونیه راه‌اندازی شدند. (در هنگام مطالعه این مقاله این مسئله را هم در نظر بگیرد که ترکیه از کشور های عضو  ناتو است)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۵۱
ساجد موسی زاده

نیروی هوایی رژیم صهیونیسمی در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد.تا مدتها به دلیل به رسمیت  شناخته نشدن  این رژیم به عنوان یک کشور(تا قبل از سال ۱۹۴۸) و همچنین تحریم های که برخی از کشورها حتی بعد از به رسمیت شناخته  شدن این رژیم  وضع کرده بودند خریدهای نظامی این نیرو به صورت قاچاق  انجام می شد و البته در ان زمان خرید حتی یک بمب افکن به صورت قاچاق نیز راحت  بود (طی مقاله  برای اشنایی با سلاح های مختلف روی اسم  انها که لینک مقاله اصلی به انها داده شده  کلیک کنید)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۴۷
ساجد موسی زاده

نیروی هوایی پاکستان  از قدیمی ترین  نیروی هوایی هوایی منطقه است . این نیروی با تاسیس پاکستان و جدایی از هند در سال ۱۹۴۷ تاسیس شد و هسته اولیه ان کاملا انگلیسی بود. اختلاف با همسایه جدید یعنی هند که ان نیز به تازگی مستقل شده بود بر سر کشمیر ، پاکستان را از همان روز اول در معرض جنگ قرار داد و ارتش این کشور همواره نقش مهمی در بازی های سیاسی داخلی این کشور طی نیم قرن گذشته داشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۴۴
ساجد موسی زاده

چندی پیش خبری از رسانه‌های روسیه پخش شد که ممکن است تمام معادلات جنگ‌های آینده را بر هم بزند. خبر ساخت هواپیمای جدیدی به نام میگ 41. پس از پروژه میگ 1.44 شرکت میکویان عملاً از عرصه رقابت خارج شده بود و احتمال دارد اینبار با چالشی بزرگ برای شرکت‌های سوخو و یاک دوباره به عرصه بازگردد.

MIG-41

نخستین کانسپت از میگ 41

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۸
ساجد موسی زاده

در معبدی گربه ای وجود داشت که هنگام مراقبه ی راهب ها مزاحم تمرکز آن ها می شد. بنابراین استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد.

این روال سال ها ادامه پیدا کرد و یکی از اصول کار آن مذهب شد. سال ها بعد استاد بزرگ در گذشت. گربه هم مرد. راهبان آن معبد گربه ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند تا اصول مراقبه را درست به جای آورده باشند.

سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت درباره ی «اهمیت بستن گربه».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۶
ساجد موسی زاده

مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرده بود و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.

کارش بالا گرفت بنابراین کارش را وسعت بخشید به طوری که وقتی پسرش از مدرسه بر می گشت به او کمک می کرد. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: «پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.»

پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته و به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند، پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته، نان و گوشت سفارش می داد و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.

او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: «پسر جان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۵
ساجد موسی زاده

مورچه هر روز صبح زود سر کار می رفت و بلافاصله کارش را شروع می کرد و با خوشحالی هر روز کار زیادی انجام می داد. رئیسش که یک شیر بود از اینکه می دید مورچه می تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود. بنابراین سوسکی را که تجربه بسیار بالایی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد تا این موضوع را بررسی کند.

اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ساعت ورود و خروج بود. او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت. عنکبوتی هم مدیریت بایگانی و تماسهای تلفنی را بر عهده گرفت. شیر از گزارشات سوسک لذت می برد و از او خواست که نمودارهایی که نرخ تولید

را توصیف می کند تهیه نموده که با آن بشود روندها را تجزیه تحلیل کند. او می توانست از این نمودارها در گزارشاتی که به هیات مدیره می داد استفاده کند. بنابراین سوسک مجبور شد که کامپیوتر جدیدی به همراه یک دستگاه پرینت لیزری بخرد. او از یک مگس برای مدیریت واحد تکنولوژی اطلاعات استفاده کرد.

مورچه که زمانی بسیار بهره ور و راحت بود از این حد کاغذ بازی افراطی و جلساتی که بیشتر وقتش را هدر می داد متنفر بود. شیر به این نتیجه رسید که زمان آن فرا رسیده که شخصی را به عنوان مسئول واحدی که مورچه در آن کار می کرد معرفی کند. این سمت به جیرجیرک داده شد. اولین تصمیم او هم خرید یک فرش و نیز یک صندلی ارگونومیک برای دفترش بود. این مسئول جدید یعنی جیرجیرک هم به یک عدد کامپیوتر و یک دستیار شخصی به منظور کمک به برنامه بهینه سازی استراتژیک کنترل کارها و بودجه نیاز پیدا کرد.

اکنون واحدی که مورچه در آن کار می کرد به مکان غمگینی تبدیل شده بود که دیگر هیچ کسی در آن جا نمی خندید و همه ناراحت بودند. در این زمان بود که جیرجیرک، شیر را متقاعد کرد که نیاز مبرم به شروع یک مطالعه سنجش شرایط محیطی وجود دارد. با مرور هزینه هایی که برای اداره واحد مورچه می شد شیر فهمید که بهره وری بسیار کمتر از گذشته شده است.

بنابر این او جغد که مشاوری شناخته شده و معتبر بود را برای ممیزی و پیشنهاد راه حل اصلاحی استخدام نمود. جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با یک گزارش حجیم چند جلدی باز آمد. نتیجه نهایی این بود: «تعداد کارکنان زیاد است».

حدس می زنید اولین کسی که شیر اخراج کرد چه کسی بود؟

مسلماً مورچه؛ چون او عدم انگیزه اش را نشان داده و نگرش منفی داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۳
ساجد موسی زاده

بزرگی با حال بدی در بستر بیماری، خود را در آستانه مرگ دید. بنابراین از فرزندان و مریدان خود خواست که از کوچک و بزرگ در شهر برای او حلالیت بگیرند و کسی را از قلم نیاندازند تا با خاطری آسوده تر رهسپار سرای باقی شود.

فرزندان و مریدان شیخ در شهر گشتند و از هر که لازم بود رضایت گرفتند و نتیجه را به شیخ بازگو کردند. شیخ باز هم خود را آسوده نیافت و گمان برد که کسی از او رنجیده خاطر است. بنابراین از نزدیکان خواست که از حیوانات متعلق به شیخ هم حلالیت بگیرند. آنها نیز با امید بهبود خاطر مراد خود، از همه حیوانات حلالیت گرفتند تا به شتری رسیدند که با لجالت تمام از حلالیت دادن سر باز می زد و می خواست خود با شیخ صحبت کند.

شیخ هم با آن حال پیش شتر رفت و گفت: «می دانم که بارهای سنگین بر تو گذاشتم و در صحرا و بیابان تو را تشنه، این و طرف و آن طرف بردم به جای علف به تو خار دادم در حالی که خودم سیر بودم و آب گوارا می نوشیدم. با این حال از تو طلب بخشش دارم و از ملازمان می خواهم تا آخر عمرت، تو را در ناز و نعمت نگاه دارند.»

شتر با ناراحتی گفت: «ای بزرگ، خدای من و تو، مرا برای بار بردن، خار خوردن و تحمل تشنگی آفریده است. من از بار بردن برای تو و تشنگی ها آزرده خاطر نیستم. اما آنچه از تو بر دل دارم به تو می گویم و تو را می بخشم. روزی سوار بر اسب با خدم و حشم در جلوی کاروان می رفتی و من و دیگر شتران در پی ساربان در راه بودیم. در میانه راه، خاری در پای ساربان رفت و از کاروان عقب ماند و تو افسار شتران را بر پشت الاغی بستی. ما بدین چاره تو ناچار بودیم، حال آن که ما را شأن و منزلت بر پیروی ساربان بود نه دنباله روی حمار.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۹
ساجد موسی زاده

یک روز مسوول فروش، منشی دفتر و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند. یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه.

جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم. منشی می پره جلو و میگه: «اول من ، اول من!... من می خوام که توی باهاماس باشم، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم»... پوووف! منشی ناپدید میشه.

بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: «حالا من ، حالا من!... من می خوام توی هاوایی کنار ساحل لم بدم، یه ماساژور شخصی و یه منبع بی انتهای نوشیدنی خنک داشته باشم و تمام عمرم حال کنم»... پوووف! مسوول فروش هم ناپدید میشه.

بعد جن به مدیر میگه: حالا نوبت توئه. مدیر میگه: «من می خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شرکت باشن»!

نتیجهء اخلاقی اینکه همیشه اجازه بده که رئیست اول صحبت کنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۶
ساجد موسی زاده

کوئیز زیر از چهار سؤال تشکیل شده که به شما خواهد گفت آیا برای این که یک مدیر حرفه‌ای باشید، شایستگی لازم را دارید یا نه؟

سؤال‌ها مشکل نیستند. در مورد هر سؤال اول سعی کنید خودتان پاسخ بدهید و بعد پاسخ را بخوانید تا ببینید درست جواب داده‌اید یا خیر.

.

.

.

.

1-از شما خواسته شده یک زرافه را در یخچال قرار دهید. چطور این کار را انجام می‌دهید؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ: درب یخچال را باز می‌کنیم. زرافه را داخل یخچال می‌گذاریم و سپس درب آن را می‌بندیم. هدف از این سؤال این است که مشخص شود آیا شما از آن دسته افرادی هستید که تمایل دارند مسائل ساده را خیلی پیچیده ببینند یا خیر!

.

.

2-حال از شما خواسته شده یک فیل را در یخچال قرار دهید. چه می‌کنید؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ: آیا پاسخ شما این است که درب یخچال را باز می‌کنیم و فیل را در یخچال می‌گذاریم و درب آن را می‌بندیم؟

نه! این درست نیست!

پاسخ صحیح این است که درب یخچال را باز می‌کنیم. زرافه را از یخچال خارج می‌کنیم. فیل را در یخچال می‌گذاریم و درب آن را می‌بندیم. این سؤال برای این است که مشخص شود آیا شما به نتایج کار های قبلی خود و تأثیر آن برتصمیم گیری‌های بعدی‌تان فکر می‌کنید یا خیر.

.

.

3-شیرشاه یک کنفرانس برای حیوانات جنگل ترتیب داده است که به جز یک حیوان، همگی حیوانات در آن حضور دارند. آن یک حیوان غایب کیست؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ:‌ یادتان رفته که فیل الان در یخچال است؟ پس حیوان غایب این جلسه باید فیل باشد! هدف از این سؤال این است که حافظه شما در به خاطر سپردن اطلاعات سنجیده شود.

اگر تا این جا به سؤالات پاسخ درست نداده‌اید نگران نباشید، هنوز یک سؤال دیگر مانده است.

.

.

4-باید از یک رودخانه عبور کنید که محل سکونت کروکودیل هاست. شما قایق ندارید. چه می‌کنید؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ: خیلی ساده است! به داخل رودخانه پریده و با شنا کردن از آن عبور می کنید.

کروکودیل‌ها؟ آنها الان در جلسه‌ای هستند که شیرشاه ترتیب داده! هدف از این سؤال این است که مشخص شود آیا از اشتباه‌های قبلی خود درس می‌گیرید که دوباره آن ها را تکرار نکنید یا خیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۴
ساجد موسی زاده

13 تجربه ناب برای موفق شدن در سازمانهای دولتی:

در صورتی که کارمند دولت هستید حتما از این تجربیات استفاده کنید.

1- در یک سیستم دولتی؛ سعی کنید «لال بودن» را تمرین کنید! این تمرین در میزان عزیز بودن شما بسیار موثر است.

2- در یک سیستم دولتی؛ هیچگاه کارمندان را با یکدیگر مقایسه نکنید؛ چون قطعا شاهد تبعیض خواهید بود.

3- در یک سیستم دولتی؛ اگر مدیرتان 3 یا 4 ایراد دارد انتظار رفتنش را نکشید، چون قطعا نفر بعدی او 43 ایراد دارد!

4- در یک سیستم دولتی؛ می توانید با کارهای کم و کوچک، محبوبیت فراوانی به دست آورید؛ فقط کافی است «زبان» خود را تقویت کنید!

5- در یک سیستم دولتی؛ ممکن است که هر چه بیشتر کار کنید، بیشتر خوار و خفیف باشید.

6- در یک سیستم دولتی؛ با اشکالات سازمانتان بسازید و هرگز آنها را با مدیرتان در میان نگذارید؛ درغیر این صورت یک مشکل دیگر به سازمان اضافه می شود. آن مشکل، شما هستید!

7- در یک سیستم دولتی؛ اشتباهات یک مدیر را هیچگاه به مدیر دیگر نگویید؛ در غیر اینصورت بجای یک مدیر، دو مدیر در مقابل شما موضع گیری خواهند کرد.

8- در یک سیستم دولتی؛ با انجام کارهای مختلف و فعالیتهای به موقع، نظم شما تشخیص داده نمی شود؛ بلکه برای این کار راههای ساده تری هم هست. مثلا فقط کافیست همیشه میز کارتان را منظم نگه دارید!

9- در یک سیستم دولتی؛ اضافه بر کارهای معمول کار اضافه ای انجام ندهید؛ در غیر اینصورت انتظار پاداش بیشتری نیز نداشته باشید.

10- در یک سیستم دولتی؛ همیشه حرفها (فرمایشات) مدیرتان را تایید کنید، حتی اگر از نظر او «ماست، سیاه باشد!»

11- در یک سیستم دولتی؛ تنها کاری که واجب است سریع انجام دهید، کاری است که مدیر شما شخصا از شما خواسته است.

12- در یک سیستم دولتی؛ تنها انگیزه ای که می تواند شما را وادار به کار کند «کسب روزی حلال» است.

13- در یک سیستم دولتی؛ آسه برو، آسه بیا، که گربه شاخت نزنه؛ مگر اینکه با گربه نسبتی داشته باشید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۲
ساجد موسی زاده

از مدیر ارشد یک سازمان سوال شد: «شما در اداره تان شایسته سالاری دارید؟»

مدیر کمی فکر کرد و گفت: «اسمش بنظرم آشناست. باید از کارگزینی بپرسم ببینم کارمندی به اسم خانم شایسته سالاری داریم یا نه؟»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۰
ساجد موسی زاده

اولی: ما یه رئیس داریم که بسیار مسلط هست. اون می‏تونه یک ساعت در مورد یک موضوع صحبت کنه.

دومی: این که چیزی نیست، ما یه رئیس داریم که شیش ساعت سخنرانی می‏کنه، بدون اینکه موضوعی وجود داشته باشه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۰۹
ساجد موسی زاده