ساجد

ساجد

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

خلاصه کتاب

سی دلیل تنفر کارکنان از مدیران
بروس کاچر – آدام اسنایدر

ترجمه : دکتر محمد لگزیان

بخش اول: با کارکنان همانند بچه ها رفتارمی شود.

مقدمه: کارکنان از مدیران متنفرند. اگر چه تنفر واژه خشنی است اما در این مورد واژه مناسبی است. به نظر می رسد کارکنان از مدیران متنفرند چون احساس می کنند با آنها با بی احترامی رفتار می شود. آنها به چیزهایی که مدیریت به آنها می گوید اعتماد ندارند. احساس می کنند به آنها حقوق کمی پرداخته می شود و درآمدشان به دلیل پرداخت اجباری هزینه های بازنشستگی و خدمات درمانی بطور مدام در حال کاهش است. آنها همچنین معتقدند که شغلشان تأثیری منفی بر کیفیت زندگیشان دارد. اغلب آنان در مواجهه با اینگونه نگرانی ها در خودشان احساس ناتوانی می کنند و این باعث افزایش ناکامیشان می شود. آنها بطور جدی نگران از دست دادن شغلشان هستند و معتقدند حتی اگر بتوانند کار جدیدی پیدا کنند، با مشکلات مشابهی مواجه خواهند بود.

مطمئناً ناخشنودی یک کارگر یکی از مشکلات مربوط به کارکنان است که به وضوح کیفیت زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، اما این مشکل، مشکلی جدی برای شریان های حیاتی یک سازمان نیز هست. هرچند که تعداد کمی از کارکنان واقعاً اعتراض نموده و به مدیریت می گویند که ناراضی هستند، در عوض خیلی از آنها به بروز رفتارهای انفعالی تهاجمی روی می آورند که برای سازمان مضر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۲۲
ساجد موسی زاده

ثروتمندترین مرد بابل
اثر: جورج کلاسون


در شهر بابل قدیم زمانی مرد ثروتمندی به نام آکارد زندگی می کرد. وی همچنین به سخاوت و آزادگی شهرت داشت در دادن صدقه و خیرات بخشنده بود. نسبت به خانوده اش دست و دل باز بود و در خرج کردن برای خودش نیز امساک نمی کرد اما با وجود این بر میزان ثروتش هر سال بیش از سال پیش افزوده می شد. روزی جمعی از دوستان ایام جوانی نزد او آمدند و گفتند: « ای آرکاد، تو از همه ی ما ثروتمندتری. تو ثروتمندترین مرد بابل شده ای در حالی که ما برای بقای خود می جنگیم. تو می توانی لطیف ترین جامه ها را بپوشی و کمیاب ترین غذاها را تناول کنی در حالی که ما همین قدر که بتوانیم پوشاک و خوراک برای خانواده ی خود تهیه کنیم باید شاکر و قانع باشیم. لیکن زمانی بود که ما با تو فرقی نداشتیم. همه ی ما نزد یک استاد درس خوانده ایم. همه در یک زمین بازی کردیم. تو نه سخت کوش تر از ما بودی نه وفادارتر. پس چه شد که دست تقدیر تو را از ما متمایز کرد تا بتوانی از مواهب زندگی این همه بهره مند شوی و ما که به اندازه ی تو شایستگی داشتیم از همه نعمت محروم مانده ایم؟»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۵۳
ساجد موسی زاده

مدیریت شگفت انگیز در داستان گانگ هو

نویسندگان :کنت بلانچارد- شلدون بالز

 

این را باید از آنجایی میفهمیدم که آقای موریس به من گفت قرار است که مدیر کل کارخانه ی شماره دو شوم. هیچ تجربه ای در این زمینه نداشتم اما شور و شوق بسیاری داشتم. و فکر میکردم که این یک پاداش است که آقای موریس به من داده است. اما روز بعد که سر شار ازشادی وارد کارخانه شدم در آخر وقت متوجه این شدم که فریب خوردم.

 

شناسنامه کتاب:

عنوان : گانگ هو :مدیریت شگفت انگیز

نویسنده :علی ابو طالبی

محل نشر: تهران

ناشر : نسل نو اندیش

تاریخ نشر :1382

صفحه شمار:180ص.

عنوان اصلی: گانگ هو

چاپ چهارم و پنجم 1384

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۲۵
ساجد موسی زاده